سلام
من یک سال با خانومم نامزد بودیم
بعد از یک سال ازدواج کردیم و الان ۸ ماهی هست که زندگی رو شروع کردیم
دوران نامزدی از طرف خانومم نسبت به من رفتارهایی رو میدیدم که برام جای سوال داشت
توو ابراز احساسات من خیلی ذوق داشتم و احساس خوبی بهم دست میداد اما برای اوون انگار حس عادی بود منظورم مثلا بوس کردن همدیگر و ...
البته هیچگونه رابطه ی جنسی در دوران نامزدی نداشتیم
بعضی وقتها با آهنگهایی که دم از بی وفایی میزدن خانومم گریه میکرد، بعضی از جاهای شهر که میرفتیم حسش بهم میریخت و انگاری به فکر فرو میرفت
من خیلی برام سوال بود که چرا اینها رخ میدهند؟!!
تا این اواخر که خانومم یه کم عصبانی بود همه چیز رو رو کرد و گفت که قبل من با کسی دیگه بوده، دوسش داشته و حدودا ۲ سال با هم بودن
خیلی بهم ریختم انگار دیگه اوون برام غریبه بود
دوست داشتم بدونم رابطه ش تا کجاها پیش رفته و..
با پیگیری زیاد در مورد رابطه شون سوالهای زیادی کردم ازش و گفت که بغل، بوس و لمس تن همدیگه رو داشته بغیر از رابطه ی جنسی، برام قسم خورد و به این حرفاش واقعا باور دارم.
حالا با اینکه همه ی جریانات رو تعریف کرده اما من خیلی نا آروم شدم، انگار دارم دیوونه میشم، هر کاری یا ابراز احساساتی که من برای اولین بار با اوون تجربه ش کردم برای اوون تکراری بوده، وقتی نزدیکم میشه برای ابراز احساسات من حس میکنم قبلا این کارا رو با یکی دیگه انجام داده و الان من کاملا دارم ی حس میشم، حتی بعضی وقتا بغض میکنم از بهت و اقبالم توو زندگیم
هر جای شهر رو که باهاش میرم دلم میخواد قبلا با کسی دیگه که میگه اونحا بوده؟؛ و من از اوون مکان متنفر میشم
دستشو که میگیرم حس میکنم این دستا قبلا برای کسی دیگه بوده و این احساسات داره روانیم میکنه
واقعا سخته کنار بیام با این شرایط و فکرهایی که میکنم
خانومم از ته دل میگه که هدف اوون فرد رابطهی جنسی بوده و همین باعث جداییش شده از اوون مرد و الان ازش متنفره
اما من با اینکه از صمیم قلبم بهش باور دارم
اما افکارم کنترل نمیشه برام
از اوون روزی که ماجرای زندگی گذشته ش رو تعریف کرده هنوز یک بار هم نتونستم بهش ابزار احساسات و عواطفم رو بهش نشون بدم
ممنون میشم راهنمایی کنید
مشاورین عزیز یا
کسانی که این مشکل رو داشته ن و الان رفع شده براشون
راه حل رو لطف بهم بگین
سپاسگزارم